اشک عاشق

ساخت وبلاگ
شب است و من و رهی بی انتها رهی که نیست انتها معلوم  سوی کجا من  افتان و خیزان در این ره، رهروم  چه سریست که میکشاند در این ره مرا رهی که پایانش یا غروق دریا میشوم یا که  پر میکشم  چون نور سوی خدا خاص عشق است این ره ای جان من مقصدش نا معلوم و انرا نیست انتها هر که در این ره افتد و راهی شود بس بباید سر کشدپیمانه و جام بلا یکدم از غم باید هم دم ساقی شود گاه دیگر سوی الله شود دست به دعا هر اشک عاشق...
ما را در سایت اشک عاشق دنبال می کنید

برچسب : انتها, نویسنده : matash0ashka بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 18:20